بیانات رهبر انقلاب مدظله العالی در دانشگاه امام حسین علیه السلام
پس از برگزاری مراسم دانشآموختگی دانشجویان و اهدای سردوشی و رژه
بسماللهالرّحمنالرّحیم (1)
و صلّی الله علی محمّد و ءاله الطّاهرین
تبریک عرض میکنم به شما جوانان عزیز و فرزندان و نور چشمان گرامی ملّت ایران؛ هم جوانانی که امروز به کسوت مقدّس پاسداری درآمدند و هم کسانی که سردوشی گرفتند و وارد این مرحلهی پُرافتخار شدند. تشکّر میکنم از برنامههای ابتکاری و زیبا و پُرمغز این میدان؛ آرایش میدان و برنامههای آن، هم زیبا بود، هم پُرمضمون بود و هم نو و ابتکاری بود. در همهی مسائل زندگی - در دانش، در مدیریّت، در پیشبرد سبک زندگی، در حفظ ارزشهای انقلابی؛ در همهی مسائل مهم - همین چند نکته، هم لازم است و هم ممکن؛ هم باید نوآوری و ابتکار را در همهی کارها مورد توجّه جدّی قرار داد، هم زیبایی و چشمنوازی را، هم پُرمغز بودن و پُرمضمون بودن را؛ از کارهای سطحی در همهی مسائل زندگی و مهمّ کشور باید صرفنظر کرد و به کارهای عمیق، پُرمغز و ماندگار توجّه کرد.
خدا را شکر میکنیم که این شجرهی طیّبه، یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، امروز به مرحلهی قابل قبولی از تواناییها و پیشرفتها و بلوغ فکری و عملی رسیده است. بحمدالله روزبهروز شما پیش رفتید؛ روزبهروز ظاهر و باطن را تکامل بخشیدید. خود این دانشگاه یکی از نشانههای تکامل حرکتِ رو به جلوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. جوانان عزیز، فرزندان عزیز من! توجّه داشته باشید که عقبهی دانشگاه شما فتح خرّمشهر است، عملیّات فتحالمبین است، عملیّات فاو است، عملیات کربلای پنج است؛ عقبهی فراهمآورندهی زمینهی این پیشرفتها آن مجاهدتها است، آن فداکاریها است، آن انوار درخشانی است که در جبههها بهوسیلهی پیشکِسوتهای شما درخشید، چشمها را خیره کرد، کشور را به حرکت درآورد، محیط زندگی جمهوری اسلامی ایران را و مردم عزیز این کشور را متناسب با هدفها و آرمانها کرد.
امروز دنبالهی حرکت انقلاب عظیم اسلامی، پرچم دست شما است. کدام پرچم؟ پرچم «گفتمان نوین اسلامی» که برای سعادت بشریّت کارگشا و رهنما است. این را همه بدانند؛ گفتمان اسلامی برای همهی انسانها و برای انسانیّت راهگشا است. این گفتمان، در اختیار جوانانِ امروز است؛ این گفتمان نو و پُرکشش و پُرجاذبه را انقلاب اسلامی به رهبری امام بزرگوار ما بهوجود آورد، آن را در اختیار این ملّت قرار داد؛ این ملّت هوشمند، هوشیار، قدردان، آن را گرفتند و مغتنم شمردند، از آن پاسداری کردند تا امروز؛ و فداکاری ملّت ایران که یکی از مهمترین مظاهر آن، دفاع مقدّس بود، توانست امروز این پرچم را بلند کند.
در مقابل این پرچم، در مقابل این گفتمان، گفتمان جاهلیّتِ امروز دنیا است. گفتمان اسلامی، طرفدار عدالت است، طرفدار آزادی بشر است، طرفدار از بین رفتن زمینههای استکبار و استعمار است، طرفدار نابودی نظام سلطه در همهی جهان است؛ یعنی در دنیا دو جناح سلطهگر و سلطهپذیر وجود نداشته باشد؛ این گفتمان نظام اسلامی است؛ این همان پرچمی است که دست شما است. نقطهی مقابل آن، یک گفتمان ظالمانه، زورگویانه، متکبّرانه و خودخواهانه است از سوی قدرتهای انحصارطلب عالم، قدرتهای سلطهگر عالم که متّکی به بنگاههای اقتصادی بزرگ جهانند؛ همیشهی دنیا بودهاند، امروز هم هستند؛ در گذشته با صراحت و وقاحت آشکار زبانی، حقیقت خودشان را نشان میدادند؛ امروز در پوششهای گوناگون الفاظ زیبا، مثل حقوق بشر، مثل عدم خشونت و امثال اینها، منافقانه و ریاکارانه کار خودشان را پیش میبرند؛ امّا چشمان تیزبین ملّتها میتواند تشخیص بدهد؛ میتواند این دو گفتمان را در مقابل هم ببیند. این دو گفتمان با هم آشتی نمیکنند، این دو گفتمان به هم نزدیک نمیشوند؛ نمیتوانند آشتی کنند. یک گفتمان گفتمان ظلم و ستیزهگری با مظلومان و ملّتها است؛ یک گفتمان گفتمان حمایت از مظلومان و مقابلهی با ظالمان است؛ اینها چطور میتوانند دست به هم بدهند؟ چطور میتوانند به هم نزدیک بشوند؟ و امروز دنیا این را میداند، دنیا این را میفهمد.
دشمنان ما در تبلیغات خودشان سعی میکنند وانمود کنند جمهوری اسلامی منزوی است. جمهوری اسلامی منزوی نیست؛ جمهوری اسلامی از آغاز پیدایش تا امروز در دل ملّتهای عالم جا داشته است. بله، هرجا تبلیغات باشد، سیاهنمایی باشد، سیاهکاری باشد، ممکن است یک حقیقتی مکتوم بماند، امّا برای مدّت محدودی مکتوم خواهد ماند. شما نگاه کنید از اوّل انقلاب تا امروز، هرکدام از رؤسای جمهوری اسلامی ایران به کشورهای دیگر مسافرت کردند و با ملّتها مواجه شدند، ملّتها شیفتگی خودشان را در رفتار خودشان و در گفتار خودشان نشان دادند. این مخصوص یک دوره نیست؛ از اوّل انقلاب تا امروز اینجور بوده است؛ هم در شمال آفریقا، هم در اواسط آفریقا، هم در منطقهی غرب آسیا - که غربیها اصرار دارند اسمش را خاورمیانه بگذارند - هم در منطقهی شرق آسیا در منطقهی شبهقارّه، حتّی در کشورهای مجاور با کشورهای اروپایی، هرجا رؤسای جمهوری اسلامی ایران رفتند و اجازه داده شد و خودشان همّت کردند که با مردم روبهرو بشوند، مردم آن کشورها اظهار شیفتگی کردند. امروز در همهجای دنیا اینجوری است.
امروز نام شما، نام ملّت ایران در دنیا و در میان ملّتها و در میان آزادگان عالم نام بلند و افتخارآمیزی است. [در میان] دولتها چطور؟ دولتها هم همینجور؛ دولتها هم تشکیلشدهی از انسانها است. آنهایی که خیلی سیاهدل و تیرهروز و سیهروی نباشند، آنهایی که غرق در شهوات نباشند، آنهایی که نوکری استکبار را از دل و جان قبول نکرده باشند هم اعتراف میکنند، اقرار میکنند به عظمت ملّت ایران و عظمت آن نظامی که توانسته است این ملّت را اینجور پیش ببرد. در اجتماعاتی که در کشور ما تشکیل شده است - چه در کنفرانس اسلامی،(2) چه در اجتماع غیرمتعهّدها(3) - بیشترین سران و مسئولان برجستهی جهان در اینجا گرد آمدند، اظهار علاقهمندی کردند. گفته میشود ایران منزوی است! منزوی آن کسانی هستند که فقط با زور، فقط با پول، فقط با دلار میتوانند دلهایی را به خودشان جذب کنند؛ نه پیامشان، نه اظهارشان، نه عملشان هیچ جاذبهای را در دنیا بهوجود نمیآورد. جوانان عزیز من، فرزندان عزیز ملّت ایران! این شما هستید با این پرچم پُرافتخار. در این دانشگاه و در همهی نقاط کشور در بخشهای مختلف، جوانان ما مؤمنانه در این راه حرکت میکنند.
ما عزّت خود را که بهوسیلهی اسلام و نظام اسلامی و حرکت انقلابی و نگاه انقلابی و آرمانهای انقلابی بهدست آمده است، از دست نخواهیم داد. امروز دشمنان مشغول چالش هستند و هر روزی یکجور چالشی را در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار میدهند؛ ما ابائی نداریم، ما بیمی نداریم. اگر ما جسم بیجان و بیتحرّکی بودیم، علیه ما چالشی وجود نداشت؛ ما متحرّکیم، ما زندهایم، ما روبهرشدیم، ما فعّالیم، بنابراین باید انتظار داشته باشیم که در مقابل ما چالش بهوجود بیاید و با قدرت، با توکّل به خدای متعال، با اعتماد به وعدهی الهی و با تکیهی به نفس و اعتماد به نفس از این چالشها عبور خواهیم کرد. دشمنان ما بد فهمیدند، ملّت ایران را بد شناختند، مسئولین جمهوری اسلامی را درست نشناختند که حرف زور میزنند. در همین قضایای مذاکرات مربوط به مسائل هستهای زورگویی میکنند، حرف میزنند؛ این نشانهی آن است که ملّت را نشناختهاند؛ نشانهی آن است که دولت ما را نشناختهاند؛ دولت ما هم تسلیم نخواهد شد، دولت ما هم جزو ملّت است، از سر همین ملّت است، برآمدهی از میان همین ملّت است، با همین آرمانها پیش رفتهاند، با همین آرمانها رشد پیدا کردهاند. هرچه یک دولتی، یک ملّتی، مسئولینی در مقابل این دشمن عقبنشینی کنند، آنها جلو میآیند؛ آنها زیادهطلبند؛ آنها جز به استکبار و استعمار و سلطهی بر ملّتها به چیزی قانع نیستند؛ هرچه بتوانند جلو میآیند؛ باید دیوارهی مستحکمی از عزم و توکّل و اقتدار ملّی در مقابل آنها بهوجود آورد.
حالا در همین مذاکرات باز حرفهای تازهای میزنند. [مثلا] بازرسیها، گفتیم که اجازه نمیدهیم از هیچیک از مراکز نظامی هیچ بازرسیای از سوی بیگانگان صورت بگیرد. میگویند بایستی ما بیاییم با دانشمندان شما مصاحبه کنیم یعنی در واقع بازجویی کنیم. ما اجازه نمیدهیم به حریم دانشمندان هستهای ما و دانشمندان در هر رشتهی حسّاس و مهمّی، اندکاهانتی بشود. من اجازه نمیدهم بیگانگان بیایند با داشمندان ما، با فرزندان برجسته و عزیز ملّت ایران که این دانش گسترده را به اینجا رساندهاند، بخواهند بنشینند حرف بزنند. در دنیا هیچ عاقلی اجازه نمیدهد، هیچ دولتی اجازه نمیدهد؛ دانشمندانشان را مخفی میکنند، نمیگذارند اسمهایشان را هم کسی بفهمد. دشمن پُررو و وقیح توقّع دارد اجازه بدهند راه را باز کنند و بیایند با دانشمندان ما، با اساتید ما، با محقّقین ما گفتگو کنند، مذاکره کنند. دربارهی چه؟ دربارهی یکپیشرفت اساسی بومی علمی در کشور. این اجازه مطلقاً داده نخواهد شد؛ این را هم دشمنان بدانند، هم کسانی که منتظرند ببینند تصمیم نظام جمهوری اسلامی چه میشود، بدانند.
مسئولین عزیز ما که در این میدان با شجاعت حرکت میکنند، بدانند تنها راه مقابلهی با دشمن وقیح، عزم راسخ و عدم انفعال است؛ اینها باید بتوانند پیام ملّت ایران و عظمت ملّت ایران را در مذاکرات نشان بدهند. همهی ما - هرکدام و در هرجا - کسانی هستیم که به برکت انقلاب اسلامی این توفیق را پیدا کردیم مسئولیّتی داشته باشیم. پیشکِسوتهای شما - شما بهعنوان یک جوان دانشجوی درسخوانِ دارای آرزوهای بلند - در بخشهای مختلف، همهی اینها این افتخار را دارند که برای نظام اسلامی، برای رسیدن به آن اهداف و آرمانهای بلند دارند تلاش میکنند؛ خدمتگزاری میکنند؛ همه خدمتگزاریم؛ این حقیر هم خدمتگزار همهی شما هستم. همهی ما وظیفه داریم در مقابل زورگویی دشمن، در مقابل وقاحت دشمن، در مقابل توقّعات بیجای دشمن و در مقابل توطئههای دشمن با کمال قدرت و استقامت بِایستیم.
بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقهی خلیجفارس - نه همهشان، بعضی - درصدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همهی پاسداران حریم امنیّت ملّی در سازمانهای مختلف بیدارند، هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی بسیار سخت خواهد بود.
این راه روشنی است، این راه گشوده و گشادهای است، این افق آشکاری در مقابل ملّت ایران است که ملّت ایران دارد با کمال امیدواری بحمدالله این راه را طی میکند؛ البتّه پیمودن راهها به سوی هدفهای بزرگ خستگیهایی دارد، هزینههایی دارد، مشکلاتی دارد. آن کسانی که انسانهای لایق در طول تاریخ شمرده شدهاند، آن ملّتهایی که مدال لیاقت از تاریخ گرفتهاند، آنهایی هستند که از مشکلات خسته نشدند، در مقابل چالشها به زانو درنیامدند، در مقابل دشمنان زورگو عقبنشینی نکردند، حصار مستحکم عزم و ارادهی ملّی را در مقابل هرگونه تجاوزی - تجاوز زبانی، تجاوز عملی، تجاوز سخت، تجاوز نرم - در مقابل همهی این تجاوزها نشان دادند. ملّت ایران از جملهی این ملّتها است؛ 35 سال است که ملّت ایران در این راه دارد میرود؛ امروز شما جوانان عزیز، میوههای نورسیدهی این عرصه هستید؛ انشاءالله این بار سنگین را شما و دیگر جوانانی که در سرتاسر کشور مشغول کارند، مشغول تلاشند، مشغول تحصیلند، بر دوش بگیرید؛ انشاءالله این امانت را بهتر از ماها، بهتر از نسل پیش از خودتان به پیش ببرید و چشم شهیدان عزیز و بزرگوار ما را در پیشگاه الهی و در ملکوت الهی روشن کنید.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد رحمت و برکت خود را بر ارواح طیّبهی شهدای گرانقدر ما و بر روح مطهّر امام بزرگوار ما نازل بفرما. پروردگارا! رحمت و برکتت را بر این دلهای جوان، بر این انسانهای پاکیزه نازل بفرما. پروردگارا! در این ماه شعبان و در ماه رمضان که در پیش است، توفیق بندگی روزافزون و تقرّب روزافزون به این جوانان عنایت فرما.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
1) قبل از شروع بیانات معظّمٌله، سردار سرلشکر محمّدعلی جعفری (فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و سردار دریادار مرتضی صفّاری (فرمانده دانشگاه امام حسین (ع)) گزارشی ارائه کردند.
2) هشتمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی که طی روزهای 18 تا 20 آذر 1376 با حضور سران بیش از 55 کشور در تهران برگزار شد.
3) شانزدهمین نشست غیرمتعهّدها که طی روزهای 5 تا 10 شهریور 1391 با حضور سران بیش از صد کشور در تهران برگزار شد.
بسماللهالرّحمنالرّحیم (1)
و صلّی الله علی محمّد و ءاله الطّاهرین
تبریک عرض میکنم به شما جوانان عزیز و فرزندان و نور چشمان گرامی ملّت ایران؛ هم جوانانی که امروز به کسوت مقدّس پاسداری درآمدند و هم کسانی که سردوشی گرفتند و وارد این مرحلهی پُرافتخار شدند. تشکّر میکنم از برنامههای ابتکاری و زیبا و پُرمغز این میدان؛ آرایش میدان و برنامههای آن، هم زیبا بود، هم پُرمضمون بود و هم نو و ابتکاری بود. در همهی مسائل زندگی - در دانش، در مدیریّت، در پیشبرد سبک زندگی، در حفظ ارزشهای انقلابی؛ در همهی مسائل مهم - همین چند نکته، هم لازم است و هم ممکن؛ هم باید نوآوری و ابتکار را در همهی کارها مورد توجّه جدّی قرار داد، هم زیبایی و چشمنوازی را، هم پُرمغز بودن و پُرمضمون بودن را؛ از کارهای سطحی در همهی مسائل زندگی و مهمّ کشور باید صرفنظر کرد و به کارهای عمیق، پُرمغز و ماندگار توجّه کرد.
خدا را شکر میکنیم که این شجرهی طیّبه، یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، امروز به مرحلهی قابل قبولی از تواناییها و پیشرفتها و بلوغ فکری و عملی رسیده است. بحمدالله روزبهروز شما پیش رفتید؛ روزبهروز ظاهر و باطن را تکامل بخشیدید. خود این دانشگاه یکی از نشانههای تکامل حرکتِ رو به جلوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. جوانان عزیز، فرزندان عزیز من! توجّه داشته باشید که عقبهی دانشگاه شما فتح خرّمشهر است، عملیّات فتحالمبین است، عملیّات فاو است، عملیات کربلای پنج است؛ عقبهی فراهمآورندهی زمینهی این پیشرفتها آن مجاهدتها است، آن فداکاریها است، آن انوار درخشانی است که در جبههها بهوسیلهی پیشکِسوتهای شما درخشید، چشمها را خیره کرد، کشور را به حرکت درآورد، محیط زندگی جمهوری اسلامی ایران را و مردم عزیز این کشور را متناسب با هدفها و آرمانها کرد.
امروز دنبالهی حرکت انقلاب عظیم اسلامی، پرچم دست شما است. کدام پرچم؟ پرچم «گفتمان نوین اسلامی» که برای سعادت بشریّت کارگشا و رهنما است. این را همه بدانند؛ گفتمان اسلامی برای همهی انسانها و برای انسانیّت راهگشا است. این گفتمان، در اختیار جوانانِ امروز است؛ این گفتمان نو و پُرکشش و پُرجاذبه را انقلاب اسلامی به رهبری امام بزرگوار ما بهوجود آورد، آن را در اختیار این ملّت قرار داد؛ این ملّت هوشمند، هوشیار، قدردان، آن را گرفتند و مغتنم شمردند، از آن پاسداری کردند تا امروز؛ و فداکاری ملّت ایران که یکی از مهمترین مظاهر آن، دفاع مقدّس بود، توانست امروز این پرچم را بلند کند.
در مقابل این پرچم، در مقابل این گفتمان، گفتمان جاهلیّتِ امروز دنیا است. گفتمان اسلامی، طرفدار عدالت است، طرفدار آزادی بشر است، طرفدار از بین رفتن زمینههای استکبار و استعمار است، طرفدار نابودی نظام سلطه در همهی جهان است؛ یعنی در دنیا دو جناح سلطهگر و سلطهپذیر وجود نداشته باشد؛ این گفتمان نظام اسلامی است؛ این همان پرچمی است که دست شما است. نقطهی مقابل آن، یک گفتمان ظالمانه، زورگویانه، متکبّرانه و خودخواهانه است از سوی قدرتهای انحصارطلب عالم، قدرتهای سلطهگر عالم که متّکی به بنگاههای اقتصادی بزرگ جهانند؛ همیشهی دنیا بودهاند، امروز هم هستند؛ در گذشته با صراحت و وقاحت آشکار زبانی، حقیقت خودشان را نشان میدادند؛ امروز در پوششهای گوناگون الفاظ زیبا، مثل حقوق بشر، مثل عدم خشونت و امثال اینها، منافقانه و ریاکارانه کار خودشان را پیش میبرند؛ امّا چشمان تیزبین ملّتها میتواند تشخیص بدهد؛ میتواند این دو گفتمان را در مقابل هم ببیند. این دو گفتمان با هم آشتی نمیکنند، این دو گفتمان به هم نزدیک نمیشوند؛ نمیتوانند آشتی کنند. یک گفتمان گفتمان ظلم و ستیزهگری با مظلومان و ملّتها است؛ یک گفتمان گفتمان حمایت از مظلومان و مقابلهی با ظالمان است؛ اینها چطور میتوانند دست به هم بدهند؟ چطور میتوانند به هم نزدیک بشوند؟ و امروز دنیا این را میداند، دنیا این را میفهمد.
دشمنان ما در تبلیغات خودشان سعی میکنند وانمود کنند جمهوری اسلامی منزوی است. جمهوری اسلامی منزوی نیست؛ جمهوری اسلامی از آغاز پیدایش تا امروز در دل ملّتهای عالم جا داشته است. بله، هرجا تبلیغات باشد، سیاهنمایی باشد، سیاهکاری باشد، ممکن است یک حقیقتی مکتوم بماند، امّا برای مدّت محدودی مکتوم خواهد ماند. شما نگاه کنید از اوّل انقلاب تا امروز، هرکدام از رؤسای جمهوری اسلامی ایران به کشورهای دیگر مسافرت کردند و با ملّتها مواجه شدند، ملّتها شیفتگی خودشان را در رفتار خودشان و در گفتار خودشان نشان دادند. این مخصوص یک دوره نیست؛ از اوّل انقلاب تا امروز اینجور بوده است؛ هم در شمال آفریقا، هم در اواسط آفریقا، هم در منطقهی غرب آسیا - که غربیها اصرار دارند اسمش را خاورمیانه بگذارند - هم در منطقهی شرق آسیا در منطقهی شبهقارّه، حتّی در کشورهای مجاور با کشورهای اروپایی، هرجا رؤسای جمهوری اسلامی ایران رفتند و اجازه داده شد و خودشان همّت کردند که با مردم روبهرو بشوند، مردم آن کشورها اظهار شیفتگی کردند. امروز در همهجای دنیا اینجوری است.
امروز نام شما، نام ملّت ایران در دنیا و در میان ملّتها و در میان آزادگان عالم نام بلند و افتخارآمیزی است. [در میان] دولتها چطور؟ دولتها هم همینجور؛ دولتها هم تشکیلشدهی از انسانها است. آنهایی که خیلی سیاهدل و تیرهروز و سیهروی نباشند، آنهایی که غرق در شهوات نباشند، آنهایی که نوکری استکبار را از دل و جان قبول نکرده باشند هم اعتراف میکنند، اقرار میکنند به عظمت ملّت ایران و عظمت آن نظامی که توانسته است این ملّت را اینجور پیش ببرد. در اجتماعاتی که در کشور ما تشکیل شده است - چه در کنفرانس اسلامی،(2) چه در اجتماع غیرمتعهّدها(3) - بیشترین سران و مسئولان برجستهی جهان در اینجا گرد آمدند، اظهار علاقهمندی کردند. گفته میشود ایران منزوی است! منزوی آن کسانی هستند که فقط با زور، فقط با پول، فقط با دلار میتوانند دلهایی را به خودشان جذب کنند؛ نه پیامشان، نه اظهارشان، نه عملشان هیچ جاذبهای را در دنیا بهوجود نمیآورد. جوانان عزیز من، فرزندان عزیز ملّت ایران! این شما هستید با این پرچم پُرافتخار. در این دانشگاه و در همهی نقاط کشور در بخشهای مختلف، جوانان ما مؤمنانه در این راه حرکت میکنند.
ما عزّت خود را که بهوسیلهی اسلام و نظام اسلامی و حرکت انقلابی و نگاه انقلابی و آرمانهای انقلابی بهدست آمده است، از دست نخواهیم داد. امروز دشمنان مشغول چالش هستند و هر روزی یکجور چالشی را در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار میدهند؛ ما ابائی نداریم، ما بیمی نداریم. اگر ما جسم بیجان و بیتحرّکی بودیم، علیه ما چالشی وجود نداشت؛ ما متحرّکیم، ما زندهایم، ما روبهرشدیم، ما فعّالیم، بنابراین باید انتظار داشته باشیم که در مقابل ما چالش بهوجود بیاید و با قدرت، با توکّل به خدای متعال، با اعتماد به وعدهی الهی و با تکیهی به نفس و اعتماد به نفس از این چالشها عبور خواهیم کرد. دشمنان ما بد فهمیدند، ملّت ایران را بد شناختند، مسئولین جمهوری اسلامی را درست نشناختند که حرف زور میزنند. در همین قضایای مذاکرات مربوط به مسائل هستهای زورگویی میکنند، حرف میزنند؛ این نشانهی آن است که ملّت را نشناختهاند؛ نشانهی آن است که دولت ما را نشناختهاند؛ دولت ما هم تسلیم نخواهد شد، دولت ما هم جزو ملّت است، از سر همین ملّت است، برآمدهی از میان همین ملّت است، با همین آرمانها پیش رفتهاند، با همین آرمانها رشد پیدا کردهاند. هرچه یک دولتی، یک ملّتی، مسئولینی در مقابل این دشمن عقبنشینی کنند، آنها جلو میآیند؛ آنها زیادهطلبند؛ آنها جز به استکبار و استعمار و سلطهی بر ملّتها به چیزی قانع نیستند؛ هرچه بتوانند جلو میآیند؛ باید دیوارهی مستحکمی از عزم و توکّل و اقتدار ملّی در مقابل آنها بهوجود آورد.
حالا در همین مذاکرات باز حرفهای تازهای میزنند. [مثلا] بازرسیها، گفتیم که اجازه نمیدهیم از هیچیک از مراکز نظامی هیچ بازرسیای از سوی بیگانگان صورت بگیرد. میگویند بایستی ما بیاییم با دانشمندان شما مصاحبه کنیم یعنی در واقع بازجویی کنیم. ما اجازه نمیدهیم به حریم دانشمندان هستهای ما و دانشمندان در هر رشتهی حسّاس و مهمّی، اندکاهانتی بشود. من اجازه نمیدهم بیگانگان بیایند با داشمندان ما، با فرزندان برجسته و عزیز ملّت ایران که این دانش گسترده را به اینجا رساندهاند، بخواهند بنشینند حرف بزنند. در دنیا هیچ عاقلی اجازه نمیدهد، هیچ دولتی اجازه نمیدهد؛ دانشمندانشان را مخفی میکنند، نمیگذارند اسمهایشان را هم کسی بفهمد. دشمن پُررو و وقیح توقّع دارد اجازه بدهند راه را باز کنند و بیایند با دانشمندان ما، با اساتید ما، با محقّقین ما گفتگو کنند، مذاکره کنند. دربارهی چه؟ دربارهی یکپیشرفت اساسی بومی علمی در کشور. این اجازه مطلقاً داده نخواهد شد؛ این را هم دشمنان بدانند، هم کسانی که منتظرند ببینند تصمیم نظام جمهوری اسلامی چه میشود، بدانند.
مسئولین عزیز ما که در این میدان با شجاعت حرکت میکنند، بدانند تنها راه مقابلهی با دشمن وقیح، عزم راسخ و عدم انفعال است؛ اینها باید بتوانند پیام ملّت ایران و عظمت ملّت ایران را در مذاکرات نشان بدهند. همهی ما - هرکدام و در هرجا - کسانی هستیم که به برکت انقلاب اسلامی این توفیق را پیدا کردیم مسئولیّتی داشته باشیم. پیشکِسوتهای شما - شما بهعنوان یک جوان دانشجوی درسخوانِ دارای آرزوهای بلند - در بخشهای مختلف، همهی اینها این افتخار را دارند که برای نظام اسلامی، برای رسیدن به آن اهداف و آرمانهای بلند دارند تلاش میکنند؛ خدمتگزاری میکنند؛ همه خدمتگزاریم؛ این حقیر هم خدمتگزار همهی شما هستم. همهی ما وظیفه داریم در مقابل زورگویی دشمن، در مقابل وقاحت دشمن، در مقابل توقّعات بیجای دشمن و در مقابل توطئههای دشمن با کمال قدرت و استقامت بِایستیم.
بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقهی خلیجفارس - نه همهشان، بعضی - درصدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همهی پاسداران حریم امنیّت ملّی در سازمانهای مختلف بیدارند، هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی بسیار سخت خواهد بود.
این راه روشنی است، این راه گشوده و گشادهای است، این افق آشکاری در مقابل ملّت ایران است که ملّت ایران دارد با کمال امیدواری بحمدالله این راه را طی میکند؛ البتّه پیمودن راهها به سوی هدفهای بزرگ خستگیهایی دارد، هزینههایی دارد، مشکلاتی دارد. آن کسانی که انسانهای لایق در طول تاریخ شمرده شدهاند، آن ملّتهایی که مدال لیاقت از تاریخ گرفتهاند، آنهایی هستند که از مشکلات خسته نشدند، در مقابل چالشها به زانو درنیامدند، در مقابل دشمنان زورگو عقبنشینی نکردند، حصار مستحکم عزم و ارادهی ملّی را در مقابل هرگونه تجاوزی - تجاوز زبانی، تجاوز عملی، تجاوز سخت، تجاوز نرم - در مقابل همهی این تجاوزها نشان دادند. ملّت ایران از جملهی این ملّتها است؛ 35 سال است که ملّت ایران در این راه دارد میرود؛ امروز شما جوانان عزیز، میوههای نورسیدهی این عرصه هستید؛ انشاءالله این بار سنگین را شما و دیگر جوانانی که در سرتاسر کشور مشغول کارند، مشغول تلاشند، مشغول تحصیلند، بر دوش بگیرید؛ انشاءالله این امانت را بهتر از ماها، بهتر از نسل پیش از خودتان به پیش ببرید و چشم شهیدان عزیز و بزرگوار ما را در پیشگاه الهی و در ملکوت الهی روشن کنید.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد رحمت و برکت خود را بر ارواح طیّبهی شهدای گرانقدر ما و بر روح مطهّر امام بزرگوار ما نازل بفرما. پروردگارا! رحمت و برکتت را بر این دلهای جوان، بر این انسانهای پاکیزه نازل بفرما. پروردگارا! در این ماه شعبان و در ماه رمضان که در پیش است، توفیق بندگی روزافزون و تقرّب روزافزون به این جوانان عنایت فرما.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
1) قبل از شروع بیانات معظّمٌله، سردار سرلشکر محمّدعلی جعفری (فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و سردار دریادار مرتضی صفّاری (فرمانده دانشگاه امام حسین (ع)) گزارشی ارائه کردند.
2) هشتمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی که طی روزهای 18 تا 20 آذر 1376 با حضور سران بیش از 55 کشور در تهران برگزار شد.
3) شانزدهمین نشست غیرمتعهّدها که طی روزهای 5 تا 10 شهریور 1391 با حضور سران بیش از صد کشور در تهران برگزار شد.
صفحه نخست روزنامه ها 1394/2/30
صفحه نخست روزنامه ها 1394/2/29
صفحه نخست روزنامه ها 1394/2/28
صفحه نخست روزنامه ها 1394/2/27
صفحه نخست جراید 1394/2/24
صفحه نخست روزنامه ها 1394/2/23
معرفی مجموعه کتاب «من دیگر ما» + خرید پیامکی
نویسنده نام کتاب را از کلام امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) اخذ کرده است که در نامهای به فرزندشان امام مجتبی (علیهالسلام) میفرمایند: «پسرکم، تو را جزئی از خود بلکه از وجود خود دیدم، تا به آنجایی که اگر چیزی به تو ضرر برساند، مثل آن است که به من زیان رسانده و گویی اگر مرگ به سراغ تو بیاید، به سراغ من آمده، بنابراین همان اهتمامی را که در اصلاح امور خود مینمایم، دربارهی تو دارم.»
گروه فرهنگی - رجانیوز: در دنیای کتابها و مباحث مربوط به تربیت فرزند، تیتر هوشمندانهی «من دیگر ما» انسان را به سوی خود میکشاند؛ مؤلف در همین سه کلمه، بهزیبایی تمام پیام کتابهایش را رسانده است. نویسنده این ظرافت را از کلام امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) اخذ کرده است که در نامهای به فرزندشان امام مجتبی (علیهالسلام) میفرمایند: «پسرکم، تو را جزئی از خود بلکه از وجود خود دیدم، تا به آنجایی که اگر چیزی به تو ضرر برساند، مثل آن است که به من زیان رسانده و گویی اگر مرگ به سراغ تو بیاید، به سراغ من آمده، بنابراین همان اهتمامی را که در اصلاح امور خود مینمایم، دربارهی تو دارم.»
در میان انبوه کتابها و سایتهایی که به موضوعات تربیتی پرداختهاند، تشخیص صحت و سقم این مطالب و همچنین یافتن مطالبی که با فرهنگ و اعتقادات ما سازگاری داشته باشد دشوار و زمانبر است. اما به جرأت میتوان گفت یکی از بهترین کتابهایی که در مورد تربیت فرزند نگاشته شده، مجموعهی پنج جلدی «من دیگر ما» اثر حجتالاسلام محسن عباسی ولدی است که با جذابیتی خاص تربیت فرزند را از دیدگاه قرآن و روایات بررسی کرده است. این کتاب، برای تمام خانوادههایی که دغدغهی تربیت صحیح فرزندانشان را دارند مناسب است.
حضور حجتالاسلام عباسی ولدی از سال 1388 به عنوان کارشناس امور تربیتی، در برنامهی پرسش و پاسخ تربیتی رادیو معارف، این برنامه را از جمله برنامههای پرسمانی موفق رادیو معارف با موضوع خانواده کرده است.
«منِ دیگرِ ما» حاصل جلسات تربیتی حجتالاسلام عباسی در جمع خواهران بخش تحصیلات تکمیلی جامعهالزهرا(س) است.
مؤلف دربارهی علت انتخاب نام کتاب چنین میگوید:
«وقتی که نام کتاب "من دیگر ما" را انتخاب میکردم، همه در این اندیشه بودم که به مخاطبم بگویم فرزند را تافتهی جدابافتهای از خویش ندانید. تا وقتی که فرزند در نگاه شما موجودی جدا از شما تعریف میشود، انگیزهی کافی برای تربیت او نخواهید داشت؛ اما وقتی که فرزند خود را خودتان دانستید (دقت کنید: خودتان؛ نه از خودتان) وقت گذاشتن برای او را وقت گذاشتن برای خویش میدانید. رشد او رشد خودتان و پسرفت او را عقب ماندن خودتان حساب میکنید.»
«من دیگر ما» در پنج جلد در قطع شومیز چاپ شده که هر جلد به صورت مجزا به موضوعی خاص میپردازد:
جلد1: مشکلات تربیت در دنیای امروز/ مبانی تربیت دینی/ نقش رفتار والدین در تربیت فرزند
جلد2: محبت و آثار آن در تربیت فرزند/ چرا محبت نمیکنیم؟/ دلایل اثر نکردن محبت/ شیوههای ابراز محبت
جلد3: آثار آزادی کودکان/ آثار محدودیتهای بیجا/ چرا فرزندانمان را آزاد نمیگذاریم؟/ هنر آزاد گذاشتن کودک و هنر محدود کردن کودک
جلد 4: رابطهی بازی با محبتورزی/ چرا بازی بچهها را جدی نمیگیریم؟/ ویژگیهای بازی مفید
ضمیمهی جلد 4: (کتابی با نام بازی بازوی تربیت از همین نویسنده بر این جلد ضمیمه شده که به انواع بازیهای مناسب برای هر دورهی کودکی میپردازد)
جلد 5: یادداشت پزشکان بر این کتاب/ جایگاه نگاه در تربیت/ پیامدهای جسمی تلویزیونی شدن/ پیامدهای تربیتی تلویزیونی شدن/ دلایل تلویزیونی شدن خانوادهها/ برای پیشگیری و درمان تلویزیونی شدن چه کنیم؟
پنج جلد بودن این مجموعه یکی از نقاط قوت آن است، چراکه مطالعهی یک کتاب سبک و کمحجم بسیار سادهتر از در دست داشتن یک کتاب سنگین و حجیم است؛ تعداد صفحات هر جلد نیز بستگی به اهمیت موضوع آن جلد دارد که بهطور میانگین هر جلد 200 صفحه دارد که بهعلت مهم بودن موضوع جلد پنجم (نقش تلویزیون در تربیت فرزند) این جلد در 400 صفحه چاپ شده است. شما میتوانید هر جلد از این مجموعه را تنها با اختصاص روزانه 2 ساعت در طول یک هفته مطالعه کنید. و البته که تربیت فرزندمان بیشتر از این ارزش وقت گذاشتن دارد.
همچنین این کتاب از کسالتآور بودن اکثر کتب تربیتی و تئوریک بودن آنها به دور است، زیرا در هر بخش پس از بیان موضوع و توضیح آن، داستانوارهای جهت ملموس کردن آن موضوع قرار دارد که موجب جذابیت کتاب شده؛ نویسنده در بخشی با نام «اندر احوالات قاب جادویی» آورده است:
«آمد؛ بیآنکه خبر دهد. خیلی قدرتطلب بود و خودخواه. این را وقتی فهمیدم که دیدم پیشانی خانه را از آن خود کرد تا همیشه چشمها بهسوی او باشد. هیچکس از پرحرفیاش به ستوه نیامد. چنان در دلها جا گرفت که اگر ساکت مینشست و خاموش، همه منتظر به سخن آمدنش بودند. نام این قاب را قبلهی خانه میگذارم و میگویم، از وقتی که آمده، کودکم رو به سوی او نماز تربیتش را اقامه میکند. برای اینکه شرط انصاف را زیر پا نگذارم، باید بگویم قبلهی دل من هم مدتهاست رو به سوی این قاب چرخیده است، وقتی عصرگاهی دیر بیدار شده و چند دقیقهای از برنامهاش را از دست میدهد، نمیدانی چطور اشک میریزد. اگر ندانی فلسفهی گریهاش چیست گمان میکنی زبانم لال مادرش از دنیا رفته و یا پدرش به آسمان پر کشیده.»
این کتاب توسط دکتر غلامرضا باهر(متخصص اطفال، از شاگردان دکتر قریب)، دکتر سید جلال حسینی (بورد تخصصی مغز و اعصاب)، دکتر شیرین معلمی (فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان)، دکتر محمد سرو دلیر(فوق تخصص الکتروفیزیولوژی و پیس میکر) با درج یادداشتهایی مورد توصیه قرار گرفته است.
کتاب «بازی بازوی تربیت» که ضمیمهای بر جلد چهارم این مجموعه است نیز سعی کرده پاسخی باشد در راستای درخواست مقام معظم رهبری که در بیاناتشان در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی 19/9/1392 فرمودهاند:
«ما بچّههاى خودمان را که اَلَکدولَک بازى میکردند که تحرّک داشت و خوب بود، گرگم به هوا بازى میکردند که کار بسیار خوبى بود و ورزش بود و بازى و سرگرمى بود، یا این چیزى که خطکشى میکنند و لىِلىِ میکنند. بازىِ بچّههاى ما اینها بود. آوردهایم نشاندهایم پاى اینترنت، نه تحرّک جسمى دارند، نه تحرّک روحى دارند، و ذهنشان تسخیر شده به وسیله طرف مقابل. خب بیایید بازى تولید کنید، بازى ترویج کنید، همین بازىهایى که بنده حالا اسم آوردم و دهتا از این قبیل بازى [که] بین بچّههاى ما از قدیم معمول بوده را ترویج کنید؛ [این] یکى از کارها است، اینها را ترویج کنید. ما همهاش نباید نگاه کنیم ببینیم که غربىها از چهجور بازىاى حمایت میکنند، ما هم از همان بازى حمایت بکنیم»
حجت الاسلام عباسی ولدی نویسنده کتاب
کتاب بازی بازوی تربیت در دو بخش «مرحله شکلگیری توانمندیها» و «دورهی کامل شدن توانمندیها» حاوی 140 بازی از دوران نوزادی تا دوران نوجوانی است؛ بازیهایی که در فرهنگ بومی کشورمان رواج داشته؛ اما آرامآرام به دست فراموشی سپرده میشوند. این کتاب از این نظر جذابیت دارد که با اینکه در آن حرفی از بازیهای رایانهای که امروزه اکثریت کودکان را مشغول کرده به میان نیاورده، اما توانسته بازیهایی جذاب و تحرکآوری معرفی کند. این بازیهای قدیمی و سنتی که به گفتهی نویسنده، هم فکر بچهها را به کار میاندازند، هم جسمشان را به تکاپو، هیچ آسیبی ندارند؛ نه کودکان را تخیلی بار میآورند و نه جمعگریزشان میکنند.
نویسنده در قسمتی دیگر از کتاب از والدین گلایه میکند و میگوید:
«برخی از والدین به اشتباه گمان میکنند بازی بدون اسباببازی برای کودکان جذابیتی ندارد؛ در واقع به دلیل اینکه بازی برای خودمان جذاب نیست، فکر میکنیم که کودک هم از این بازی لذت نمیبرد؛ اما حواسمان باشد که ما وارد دورهی بزرگسالی شدهایم. بسیاری از کارهایی که ما را خسته میکند برای کودک بسیار جذاب است.»
برای آشنایی بیشتر با محتوای این مجموعه میتوانید فهرست کتابها را از لینک زیر مشاهده نمایید.
فهرست کتاب: fehrest mane digare ma.pdf
شما هم اگر میخواهید این کتابها را داشته باشید به یکی از دو حالت زیر میتوانید اقدام کنید تا این مجموعه را در سراسر کشور دریافت نمایید (برای خریدهای بیش از دو سری، تخفیف در نظر گرفته خواهد شد.):
1-خرید مجموعهی پنججلدی + ضمیمهی جلد چهارم: قیمت پشت جلد: 39هزار تومان/ هزینه ارسال: رایگان/ ارسال کد 464 به 10006871
2-خرید مجموعهی پنججلدی بدون ضمیمه جلد چهارم: قیمت پشت جلد: 31هزار تومان/ هزینه ارسال: 3هزار تومان/ ارسال کد 155 به 10006871